عاشــــــــــــــقانــــــــــــه هـــــــــــــای مـــــــــــــــــن

متـــــــــــــن وعکـــــــــــــس عـــــــــــاشــــــــــــقانــــــــــــــــه

رمان آن روی ديگر عشق 2و3


با بچه ها تصميم گرفتييم كه با هم بريم كارهاي دانشگاه مون رو انجام بديم داشتم حاضر ميشدم كه مامانم صدام زد وگفت بيا صبحونه جواب دادم باشه الان ميام رفتم سمت آشپز خونه صبحونه رفتم و صبحونه ام رو خوردم واز خونه خارج شدم خونه ما با خونه بهار اينا به اندازه يه كوچه فاصله داشت رفتم دنبال اون كه باهم بريم
رسيدم و زنگ زدم ديدمدادش در و باز كرد بهش گفتم سلام ببخشيد بهار هست ؟
بهم تعارف كرد كه برم داخل گفتم نه همين جا خوبه مياستم تا بياد يه هو بايه صداي كه توش جديدت باشه گفت ميگم بفرماييد داخل !!!!!!!!!!
منم كه ديدم بيشتر از اين بايستم خوب نيست به ناچار رفتم داخل
ديدم بهار اومد استقبالم بهش سلام دادم و گفتم دختر زود باش ديگه دير شد !!!!!!!!
بهار -بيا تو رفتيم تو يه خونه شيكتميز ي داشتن آدم خوشش ميامد واقعا خونه قشنگي داشتن
بهار حاضر شد و با هم از در خارج شديم
كه بريم پيش بچه ها كه دادشش حامد اومد وگفت كجا دارين ميريد بهار - داريم ميريم دانشگاه گفت منم مسير ام اونجا ست وايستايد ميرسونمتون
گفتم باعث زحمت ميشيه خودمون ميريم
برگشت و بهم گفت اين حرف ها چيه بونا خانوم الان ميام
ماشين شو از پارك در آورد كه يه پژوي طوسي رنگ داشت اود و ماهم سوار شديم تو راه سكوت كرده بوديم وهيچ كسي حرفي نميزد
نزديك دانشگاه شديم وگفتم اگه ميشه همين جا نگه داريد كه ما بريم سريع نگه داشت من و بهار پياده شديم من ازش تشكر كردموخداحافظي باباهار نزديك در دانشگاه شديم كه ديدم الهه و آرامم اونجا ايستادن



موضوعات: رمان عاشقانه,
[ بازدید : 337 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

ادامه مطلب

[ سه شنبه 5 آبان 1394 ] [ 17:07 ] [ سفیدبرفی ]

[ ]

چه حسی



چه حس قشنگیه وقتی میشی محرم دل یکی
یکی که بهش اعتماد داری
بهت اعتماد داره
از دلتنگی هاش برات میگه
از دلتنگی هات براش میگی
اروم میشه
اروم میشی
حسی که هیچ وقت به تنفر تبدیل نمیشه
این حس مثل قطره های باران پاکه..




موضوعات: متن عاشقانه,
[ بازدید : 302 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ سه شنبه 5 آبان 1394 ] [ 11:32 ] [ سفیدبرفی ]

[ ]

نیامدی



واقعاکه چرانیومدی عشقم



موضوعات: عکس نوشته,
[ بازدید : 261 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ سه شنبه 5 آبان 1394 ] [ 10:51 ] [ سفیدبرفی ]

[ ]

می شود




موضوعات: عکس نوشته,
[ بازدید : 293 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ سه شنبه 5 آبان 1394 ] [ 10:47 ] [ سفیدبرفی ]

[ ]

هیچ وقت






موضوعات: عکس نوشته,
[ بازدید : 271 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ دوشنبه 4 آبان 1394 ] [ 21:33 ] [ سفیدبرفی ]

[ ]

باران برای تو می بارد


این برگ‌های زرد
به خاطر پاییز نیست
که از شاخه می‌افتند
قرار است تو از این کوچه بگذری

و آن‌ها
پیشی می‌گیرند از یکدیگر
برای فرش کردن مسیرت..

گنجشک‌ها
از روی عادت نمی‌خوانند،
سرودی دسته‌جمعی را تمرین می‌کنند
برای خوش‌آمد گفتن
به تو..

باران برای تو می‌بارد
و رنگین‌کمان
– ایستاده بر پنجه‌ی پاهایش –
سرک کشیده از پسِ کوه
تا رسیدن تو را تماشا کند.

نسیم هم مُدام
می‌رود و بازمی‌گردد
با رؤیای گذر از درز روسری
و دزدیدن عطر موهایت!
زمین و عقربه‌ی ساعت‌ها
برای تو می‌گردند
و من
به دورِ تو!

یغما گلرویی

باران پاییز رنگین کمان رویا عطر
линейка шарики



موضوعات: شعرعاشقانه,
[ بازدید : 316 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ دوشنبه 4 آبان 1394 ] [ 21:31 ] [ سفیدبرفی ]

[ ]

رمان عشق عسلی فصل یک


من-بیدار شو دیگه تبل خانوم ناهار امادست
عسل- کیان تو رو خدا ولم کن خسته ام دیروز تا صبح بیدار بودم
من - خوب به من چه ؟
عسل-ببینم تو کاره دیگه ای جز قوقولی قوقو کردن بالا سر من نداری؟
من-نه یا بلند میشی یا بلندت میکنم
عسل-بلندم کنم
فکر نمیکرد بلندش کنم اما با یه حرکت بغلش کردم و سریع به داخل دستشویی انداختمش و گفتم:
-تا دو دقیقه دیگه پایین منتظرتم جوجو
-باشه
من اسمم کیان عسل هم خواهرمه ما خیلی با هم صمیمی هستیم خیلی بیشتر از اونی که فکرشو کنین همه میگن شما مثل زنو شوهرا هستین و مامانم از این رابطه خوشش نمیاد و میگه بین خواهر و برادر باید مرز هایی باشه من و عسل هیچ مرزی بینمون نیست بطوریکه وقتی از سر کار میام اول میرم اتاق عسل وقتی منو بوسید میرم تا استراحت کنم
عسل -کجایی کیا نیم ساعته دارم صدات میکنم بازم رفتی تو عالم هپروت
من- چه عجب خانوم خانوما از خواب بلند شدن؟
عسل-دیشب داشتم رمان میخوندم
من- رمان چی؟



موضوعات: رمان عشق عسلی,
[ بازدید : 1691 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

ادامه مطلب

[ دوشنبه 4 آبان 1394 ] [ 21:24 ] [ سفیدبرفی ]

[ ]

رمان روزهای شیرین نیما فصل یک



من نیما 23 سال و 2 ماه 23 روز دارای لیسانس زیست شناسی هستم و امسال کنکور ارشد داده ام و قبول هم شده ام اما با چه انگیزه ای برم؟!الان چند وقته (حسابش از دستم در رفته) دنبال کار می گردم اما کو کار؟
دیگه روزنامه، سایت، فک و فامیل، اداره و وزارت خونه ای نیست که نرفته باشم، تمام ملت میشناسنم و همه در اقدام مشترک پاسخ کوبنده و جان گداز استخدام بی استخدام را با مشتی مانند مشت هایی که به دهن استکبار جهانی میکوبند، کوبیدن به تمام ریخت و هیکلم!!!
میخواستم برم سمبوسه بفروشم که گفتند جواز کسب نداری!
رفته بودم دنبال جواز کسب که وسط راه یارانه ها باعث افزایش مبلغ سیب زمینی و نان که 2 عنصر مهم در تولید انبوه سمبوسه هستند شد، وسط راه پشیمون و نا امید برگشتم خونه.
خواستم خودم و مدرکمو با هم آتیش بزنم که دیدم ای بد شانسی، واسه اتیش زدن بنزین لازم داشتم که اونم سهمیه بندی شده بود و به طرز بی سابقه و غیر قابل باوری گروووون! و منم نه کارت سوخت داشتم و نه بودجه کافی برای خرید بنزین آزاد!!!
داشتم فکر می کردم که چیکار کنم.چی کار نکنم که یادم اومد وقتی داشتم می اومدم تو خونه در حیاط همسایه باز بود و موتورش تو حیاط بود
کلی نذر و نیاز کردم که تا من میرم مو تور سر جاش باشه.و بتونم یه کوچولو ازش بنزین قرض بگیرم
خیلی اروم رفتم بیروون و به صورتی که دیده نشم خودم رو رسوندم پشت در حیاط خونه همسایه
که دیدم از تو حیاطشون صدا میااد.
گوشم و چسپوندم به در شنیدم همسایه داره داد و بیداد می کنه که موتورش رو دزدیدن و داره تک تک همسایه ها رو نام می بره که کار اوناست!
داشتم گوش می دادم که یه نفر دست گذاشت روی شونم...و من انگار یه برق با ولتاژ بسیار قوی بهم وصل کرده باشن چند متر پریدم تو هواااا بعد که اومدم پایین دیدم برادرای زحمت کش نیرو انتظامی هستند!
بعد از عرض سلام و خسته نباشد خدمت برادران همیشه در صحنه و خدمت گذار نیروی انتظامی، یکی از عزیزان پلیس با جدیت پرسید:



موضوعات: رمان روزهای شیرین نیما,
[ بازدید : 566 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

ادامه مطلب

[ دوشنبه 4 آبان 1394 ] [ 21:20 ] [ سفیدبرفی ]

[ ]

می نویسم



می نویسم خاطرت با اشک و آه

در شبی غمگین و تاریک و سیاه

می نویسم خاطرت از روی درد

تا بدونی دوریت با من چه کرد

анимация для подписи



موضوعات: شعرعاشقانه,
[ بازدید : 269 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ دوشنبه 4 آبان 1394 ] [ 21:16 ] [ سفیدبرفی ]

[ ]

اس ام اس شعر


اس ام اس | اس ام اس های شعر| اس ام اس شعر

اس ام اس شعر

افتخارم همه این است که در یاد منی

هرچه دیدم همه زشت است تو زیبای منی

هر لحظه بهانه تو را میگیرم

هر ثانیه با نبودنت درگیرم

حتی تو اگر به خاطرم تب نکنی

من یکطرفه برای تو میمیرم

اس ام اس شعر

sms shEer

ینجا همه ی برادران قابیلند

با وسوسه های ناتنی فامیلند

از ترس خیانت به رفاقت ای عشق

اینجا همه ی رابطه ها تعطیلند

Разноцветные сердечки




موضوعات: شعرعاشقانه,
[ بازدید : 289 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ دوشنبه 4 آبان 1394 ] [ 20:58 ] [ سفیدبرفی ]

[ ]

اشک




موضوعات: عکس نوشته,
[ بازدید : 264 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ دوشنبه 4 آبان 1394 ] [ 20:48 ] [ سفیدبرفی ]

[ ]

رمان آن روی ديگر عشق فصل1



اهههههه بازم خواب موندم!خیر سرم واسه 6 ساعت گذاشته بودم که هفت کتابخونه باشم!آآآآ...نگو باز این بنیامین اومده با گوشیم ور رفته! خدا خفه ش نکنه! اه اه...بچه هم اینقدر شر! من که نمیدونم مامان سرش چی خورده این جوری شده..به کی رفته...اه...ساعت هشت ِ خوب شد پاشدم! پاشم،پاشم کم تر غر بزنم به جون ِ خود ِ خل وضعم...با گیجی پاشدم رفتم سمت حال که برم دست ورومو گربه شور کنم که یهو چشمم افتاد به بنیامین که دیدم چند تا برگه تو دستاشه وداره اون ها رو تفی میکنه...در واقع مسابقه پرتاب تف رو برگه ها گذاشته! مسیر تفا رو گرفتم و رفتم جلوتر که ببینم برگه های کدوم بنده خدایی رو داره به گند می کشه دیدم جزوه های منه چشمام چهار تا شد !!!!!!! یهو داد زدم گفتم بنیامــــــــــــین چیـــــیکارررررمیکنییییــ ــی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟ مامانم با آرامش همیشگیش اومد گفت :چیزی نیست چند تا برگه ست گفتم: مامان فقط چند تا برگه ست؟ همین؟جزوه های منه هااااا مامانم هم شانه ای بالا انداخت و گفت از دوستت دوباره بگیر! به همین راحتی!
پوفی کردم و دیگه چیزی نگفتم اگرم می گفتم فایده ای نداشت!..اعصابم خورد شده بود نمیتونستم بزنمش چون تو مرام ما ضعیف زنی نیس که! بگیریم یه بچه 4 ساله رو بزنم! مجبور شدم خودم روبه فحش بکشم .... بیخیال جزوه ام شدم گفتم میرم کتابخونه از جزوه بهار کپی میکنم



موضوعات: رمان عاشقانه,
[ بازدید : 367 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

ادامه مطلب

[ دوشنبه 4 آبان 1394 ] [ 20:41 ] [ سفیدبرفی ]

[ ]

عشق چیست


ازکودکی پرسیدند عشق چیست؟ گفت:بازی

ازنوجوانی پرسیدند عشق چیست؟ گفت:رفیق بازی

ازجوانی پرسیدند عشق چیست؟ گفت:پول ثروت

ازپیری پرسیدندعشق چیست؟ گفت:عمر

ازعاشقی پرسیدندعشق چیست؟ چیزی نگفت وسخت گریست…




موضوعات: متن عاشقانه,
[ بازدید : 274 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ دوشنبه 4 آبان 1394 ] [ 12:39 ] [ سفیدبرفی ]

[ ]

شک نکن

[ دوشنبه 4 آبان 1394 ] [ 11:54 ] [ سفیدبرفی ]

[ ]

شایدتو

[ دوشنبه 4 آبان 1394 ] [ 11:33 ] [ سفیدبرفی ]

[ ]

تو



تــــو عـزیـزِ خدایی !
و آرزوی کسـی در ایـن دنـیا
که هـر روز صـبـح بـه شوقِ دیدن تـو چشـم هایش را بـاز می کند!
هر روز صبح خندان تر باش!
آرام تر؛
مـهربـان تـر؛
بخشـنـده تر؛
صبورتـر؛
باگذشـت تر..!
حواست بـه نگاه خدا باشد
که چش‍مش بـه زیباتر شدن و لـایق تر شـدن توست!
صبح یعنی لبخند…
لبخند یعنی تو…
تو یعنی اوج خلقت…

سلام شاهکار آفرینش، صبحت به خیر و سلامتی



موضوعات: متن عاشقانه,
[ بازدید : 282 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ دوشنبه 4 آبان 1394 ] [ 11:30 ] [ سفیدبرفی ]

[ ]

رفاقت





موضوعات: عکس نوشته,
[ بازدید : 301 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ دوشنبه 4 آبان 1394 ] [ 11:20 ] [ سفیدبرفی ]

[ ]

تو



گر تو گرفتارم کنی ، من با گرفتاری خوشم
داروی دردم گر تویی ، در اوج بیماری خوشم

khosham




موضوعات: متن های جدایی ذلتنگی,
[ بازدید : 321 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ يکشنبه 3 آبان 1394 ] [ 10:36 ] [ سفیدبرفی ]

[ ]

تسلیت



السلام عليكم يااباصالح المهدى (عج)السلام عليك ياامين الله فى ارض وحجته على عباده(ياصاحب الزمان آجرک الله)ماه محرم بر شما وعاشقان حسين تسليت عرض مينمايم)



موضوعات: متن عاشقانه,
[ بازدید : 302 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ جمعه 1 آبان 1394 ] [ 21:42 ] [ سفیدبرفی ]

[ ]

شرط بندی


دختر : عشقم شرط بندی کنیم؟؟؟


پسر : باشه خانومم ... بکنیم ...


دختر : تو نمی تونی24 ساعت بدون من بمونی؟ ...


پسر : می تونم ...


دختر : می بینیم .....


24 ساعت شروع میشه و پسر از سرطان عشقش و اینکه


خیلی زود قراره بمیره خبر نداشته ...


24 ساعت تموم می شه و پسر میره جلوی در خونه ی


دختر .. در می زنه ولی کسی در رو باز نمی کنه ... داخل


خونه می شه و دختر رو میبینه که روی مبل دراز کشیده


و روش یه یادداشت هست ...


یادداشت : 24 ساعت بدون من موندی ... یه عمر هم بدون


من می تونی بمونی عشق من ... دوستت دارم ....




موضوعات: داستان های کوتاه عاشقانه,
[ بازدید : 290 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ جمعه 1 آبان 1394 ] [ 17:11 ] [ سفیدبرفی ]

[ ]

داستانک جدید و خواندنی ” اندکی صــبــر “



داستان کوتاه




دم در بزرگ دادگاه که رسید حس بدی همه ی وجودش رو فرا گرفت.

شاید نباید اینقدر تند می رفت.شاید بهتر بود کمی بیشتر صبر می کرد.یاد آخرین روز دعواشون افتاد.اون روزها خیلی کم طاقت شده بود.

به خاطر مریضی فرهاد ،پسرعموش ،خیلی ناراحت بود.فرهاد پسر عموی بزرگش بود که مدتها پیش وقتی در رقابت با کامران سر خواستگاری از نرگس برنده نشد،سفر به خارج رو به موندن تو ایران ترجیح داد و حالا برگشته بود و هیچ کس از برگشتن و مریضی اون خبر نداشت.نرگس تنها کسی بود که در خفا پرستاری فرهاد رو هم می کرد.

بروادامه



موضوعات: داستان های کوتاه عاشقانه,
[ بازدید : 290 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

ادامه مطلب

[ جمعه 1 آبان 1394 ] [ 17:10 ] [ سفیدبرفی ]

[ ]

بغل


باهرکس میشه خندید

ولی

فقط در آغوش یک نفر میشود گریه کرد

اس ام اس




موضوعات: متن عاشقانه,
[ بازدید : 330 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ جمعه 1 آبان 1394 ] [ 17:02 ] [ سفیدبرفی ]

[ ]

اس عاشقانه


متن زیبای صبح بخیر و سلام کردن به دوستان

اطرافم پر دوست ..!
دوستانم ،گهری بی همتا..!
روزها اول صبح ؛
به درودی دل خود گر م کنیم..
و چه زیباست، کنار یاران ،
خنده بر صبح زدن ..!
زندگی را به صعود و به خوشی چسب زدن..!
تا که باشید شما …
زندگی بستر امنیت و اظهار خوشیست..
پس کنارم باشید،همراهان
چون که یکدست ندارد آوا..
مهرتان افزون باد ..
تا ابد پاینده..
سرخوش و سر زنده..!!
سلام….دلتون خوش

صبح زیبا تون بخیر…

بروادامه بد



موضوعات: متن عاشقانه,
[ بازدید : 732 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

ادامه مطلب

[ جمعه 1 آبان 1394 ] [ 16:58 ] [ سفیدبرفی ]

[ ]

من دلم میخواهد


من دلم میخواهد ‎
باتو به سرزمین احساسم سفرکنم‎
برایت عاشقانه بسرایم وتو ‎
مست ازاین عشق ‎
خیره به چشمانم ‎
دستانم را بگیری‎
و بابوسه ای ‎
شعری تازه برلبانم بسرایی‎
من دلم میخواهد ‎
من باشم و توباشی و عشق ‎
ودیگرهیچ‎



موضوعات: متن عاشقانه,
[ بازدید : 302 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ جمعه 1 آبان 1394 ] [ 16:53 ] [ سفیدبرفی ]

[ ]

صداقت



.
برای بدست آوردن دل‌ کسی که دوستش داری...
آنطور که هستی‌ باش!
صداقت مؤثرترین تیری است که به قلب هدف می‌‌نشیند...
هدفت را با نقشه‌های جوراجور آلوده مکن‌...
خودت باش...
نه آنطور که فکر میکنی او میخواد...
کوشا باش...نه مصر...
افتاده باش...نه‌ ذلیل...
شوخ باش...نه‌ مسخره...
آزاده باش...نه سرکش...
مطمئن باش...نه‌ ساده...
از خود، راضی باش...نه‌ از خود راضی...
صبور باش...نه‌ در کمین...
آنوقت خواهی دید که کلید دلش را در دست خود خواهی داشت...



موضوعات: عکس عاشقانه متحرک,
[ بازدید : 326 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ جمعه 1 آبان 1394 ] [ 12:36 ] [ سفیدبرفی ]

[ ]

وای



من ماندم و ۱۶ جلد
لغت نامه که هیچ کدام از واژهایش
مترادف “دلتنگی” نمیشود…
کاش دهخدا میدانست دلتنگی معنا ندارد!!
درد دارد…



موضوعات: عکس عاشقانه متحرک,
[ بازدید : 386 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ جمعه 1 آبان 1394 ] [ 12:32 ] [ سفیدبرفی ]

[ ]

نگاه





موضوعات: عکس عاشقانه متحرک,
[ بازدید : 313 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ جمعه 1 آبان 1394 ] [ 12:30 ] [ سفیدبرفی ]

[ ]





موضوعات: عکس عاشقانه متحرک,
[ بازدید : 317 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ جمعه 1 آبان 1394 ] [ 12:29 ] [ سفیدبرفی ]

[ ]

گاهی



شآید گاهی ما ادمها اونقدر تنها باشیم که ندونیم کی هستیم بودیم شدیم اما به وقتشـ خوب میدونیم چی میخوایم نه از اول شروع کن نه از اخر شکایتـ.. زندگی کن زندگی زیباست زندگی ادامه دارد کوتاه و بلندش نکن وقتی توی همه سختیها کسی جز خدا رو نداری وقتی تنهایی وقتی تکیه گاهی نداری اینجاستـ خدا تنها کست میشهـ..


تصاویر متحرک عاشقانه



موضوعات: عکس عاشقانه متحرک,
[ بازدید : 297 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ جمعه 1 آبان 1394 ] [ 12:18 ] [ سفیدبرفی ]

[ ]

شرط عشق(بسیار زیبا)


ددختر جوانی چند روز قبل از عروسی آبله سختی گرفت و بستری شد. نامزد وی به عیادتش رفت و در میان صحبتهایش از درد چشم خود نالید. بیماری زن شدت گرفت و آبله تمام صورتش را پوشاند. مرد جوان عصازنان به عیادت نامزدش میرفت و از درد چشم مینالید. موعد عروسی فرا رسید. زن نگران صورت خود که آبله آنرا از شکل انداخته بود و شوهر هم که کور شده بود. مردم میگفتند چه خوب عروس نازیبا همان بهتر که شوهرش نابینا باشد. 20 سال بعد از ازدواج زن از دنیا رفت، مرد عصایش را کنار گذاشت و چشمانش را گشود. همه تعجب کردند. مرد گفت: "من کاری جز شرط عشق را به جا نیاوردم".



موضوعات: داستان های کوتاه عاشقانه,
[ بازدید : 490 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما :
]

[ جمعه 1 آبان 1394 ] [ 12:04 ] [ سفیدبرفی ]

[ ]

ساخت وبلاگ تالار اسپیس فریم اجاره اسپیس خرید آنتی ویروس نمای چوبی ترموود فنلاندی روف گاردن باغ تالار عروسی فلاورباکس گلچین کلاه کاسکت تجهیزات نمازخانه مجله مثبت زندگی سبد پلاستیکی خرید وسایل شهربازی تولید کننده دیگ بخار تجهیزات آشپزخانه صنعتی پارچه برزنت مجله زندگی بهتر تعمیر ماشین شارژی نوار خطر خرید نایلون حبابدار نایلون حبابدار خرید استند فلزی خرید نظم دهنده لباس خرید بک لینک خرید آنتی ویروس
بستن تبلیغات [X]